دلبندم!
دو هفته دیگه مونده که دو ساله بشی.... و من دیگه بهت شیر نمی دم ...
البته تو اولش یه خورده بهانه گرفتی ولی دیگه مجبور بودم که به بهانه هات توجه نکنم آخه
اگه دلم برات می سوخت و دوباره بهت شیر میدادم بیشتر اذیت میشدی...
خداییش دلم نمیومد و خیلی برام سخت بود که ببینم التماس میکنی و لی اینجوری برای خودت
بهتره، دیگه غذاخوردنت بهتر شده...اونجوری غذاتو درست نمی خوردی بیشتر میخواستی
شیربخوری.......................
دختر گلم !
در ضمن این آخرین عکسیه که توی این خونه ازت گرفتم ، آخه داریم اسباب کشی میکنیم بریم
خونه جدید.....
الهی فدات شم توی جمع کردن وسایل خیلی بهم کمک کردی....قاطی روزنامه ها و کارتن ها
بازی میکردی و وقتی میخواستم کارتنها را جابجا کنم تو هم یه سر کارتن رو میگرفتی و ....
خلاصه که همه جوره شرمندتیم.......................جیگر مامان.......................