دختر ماه من!
داشتم فکر میکردم این همه مهربونی و صداقتو از کی آموختی ... من که اگه همه خوبیهای وجودمو جمع کنم بازم نمیتونم این همه رو به تو یاد داده باشم، حتماً دست پر رحمت خداوند این همه رو در وجود پاک تو گذاشته تا من به وجودت افتخار کنم و گاهی از وجود خودم خجالت بکشم که در مقابل تو و خوبیهات اینقدر کم میارم...
گل زندگی مامان! یک سال و پنج ماهه شدی....و الآن بلدی صلوات بفرستی می گی: اللهم ...بهت بگم سوره توحید رو بخون میگی: اللهو احد اللهو صمد...دست چپ و راست رو بلدی...بهت میگم منو چندتا دوست داری میگی: ده... البته همه رو ده تادوسشون داری...میگم کی تو رو آفریده میگی: اُدا...کلمه های زیادی رو هم یاد گرفتی که همه رو یکجا مینویسم برات که چقدر کودکانه و بامزه میگی....
الهی قربون اون حرف زدنت برم من.............
یه دونه گل عزیزم....عشقمو به پات می ریزم...
-
مامان امیرارشاسه شنبه 15 بهمن 1392 - 20:34
-
مامان حلما جانسه شنبه 15 بهمن 1392 - 20:51
-
مامان محمدحسینسه شنبه 15 بهمن 1392 - 22:58
-
فرزانه(مامان هستی)سه شنبه 15 بهمن 1392 - 23:23
-
مامان رزچهارشنبه 16 بهمن 1392 - 00:07
-
مامان میثم و مانیاچهارشنبه 16 بهمن 1392 - 02:30
-
مامان کیانچهارشنبه 16 بهمن 1392 - 10:43
-
مامان یسناچهارشنبه 16 بهمن 1392 - 18:45
-
مامان مهیار کوچولوچهارشنبه 16 بهمن 1392 - 19:33
-
مامان ستايشپنجشنبه 17 بهمن 1392 - 02:53
-
عمه ی نازنین جون سحرپنجشنبه 17 بهمن 1392 - 21:58