محیای گلم...
امروز روز علی اصغر دردانه امام حسین (ع) بود، من هم تو را به حسینیه علی اصغر آوردم واین لباس را هم اینجا بهت دادن، منم با نیت بهت پوشوندم و تو را بیمه علی اصغرت کردم...
محیا من حتی طاقت دیدن کم حال بودن تو را به خاطر سرماخوردگی یا تب و... ندارم و دلم میگیره پس ربابه مادر علی اصغر چی کشیده !!!!!واقعا گفتنش هم سخته ...
خدایا قسمت میدم به حق علی اصغر شش ماهه همه بچه ها را برای مامان باباهاشون حفظشون کن و محیای مارا هم که تنها دلیل زندگی من وبابایی شده برای ما حفظش کن و سلامتی و خوشبختی براش رقم بزن ...
خدایا!
به من و بابای محیا هم آنقدر عمر با عزت و سلامتی بده که شاهد خوشبختی ، سلامتی و به بار نشستن این میوه ی زندگیمون باشیم...خدا جووووون شکرت...
محیا در اولین محرم با لباس علی اصغر امام حسین (ع)
-
مامان کیانسه شنبه 24 دی 1392 - 09:21
-
مامان کیانسه شنبه 24 دی 1392 - 09:22
-
مامان هانيهسه شنبه 24 دی 1392 - 09:39
-
سحر عمه ی نازنین جونسه شنبه 24 دی 1392 - 10:21
-
آرتا کوچولو (باکمک مامانی)سه شنبه 24 دی 1392 - 11:06
-
مامان رزسه شنبه 24 دی 1392 - 18:26
-
بابای مهری ماهسه شنبه 24 دی 1392 - 19:37
-
گلهای بهشتیجمعه 27 دی 1392 - 01:49